فراموشی اطلاعات از حافظه
فراموشی مساله ای است که عموم دانش آموزان به نحوی از انحا آن را تجربه کرده اند. وقتی ما مطلبی را می خوانیم و در صدد به خاطرسپاری آن هستیم در جلسه امتحان و یا پس از آزمون دادن و گذر زمان فراموش می کنیم. در حقیقت فراموشی تعبیر صحیحی نمی تواند باشد. درست است که بگوییم مطلبی را که ما خوانده ایم و یا سعی در بخاطر سپاریش داریم در واقع هیچوقت وارد حافظه بلند مدت خود نکرده ایم. تعبیر علمی فراموشی می تواند این باشد که ما در لحظه بخصوصی به مطلب و اطلاعات موجود در ذهن دسترسی نداریم. عدم دسترسی به مطالب موجود در ذهن یکی از اصلی ترین علل فراموشی می تواند باشد. ذهن ما به مثابه یک اقیانوس عظیمی با میلیادها نورون می باشد که اطلاعات همچون موجودات زنده درون این اقیانوس هستند. اگر برای هر یک از این موجودات کدهای مشخص و سرنخ های لازم در دسترس نداشته باشیم دستیابی به اطلاعات برایمان بسیار مشکل خواهد بود. مشکل فراموشی و عدم دسترسی به مطالب به روشهای مختلف خود را نشان می دهد. یکی از این مشکلات که در میان دانش آموزان و دانشجویان متداول است مشکل (tip of the tounge) یا همان مشکل «نوک زبان بودن» و یا «سر زبان بودن است». دانش آموز هنگام به خاطر آوری مطلبی اذعان می کند که اگر اول کلمه مورد نظر را بگویند به خاطر خواهم آورد و یا به عبارتی «اولشو بگو تا بگم…». بنابراین همان مساله ای که در بالا ذکر کردم اینجا نمود پیدا می کند، یعنی ما اطلاعات را در اقیانوس ذهنمان بدون اینکه سرنخی از اطلاعات را بدهیم به ذهنمان میسپاریم و انتظار داریم که به تک تک موجودات زنده این اقیانوس دسترسی داشته باشیم و هر گاه نام یکی از این اطلاعات و یا همان موجود زنده این اقیانوس را ندانستیم و مشخصات مرتبط با این داده را نتوانستیم بیان کنیم به فراموشی تعبیر می کنیم و می گوییم که ما حافظه خوبی نداریم و از دست حافظه مان گله و شکایت می کنیم. تمامی انسانها ساختار مغزی یکسان و تعداد نورونهای مغزی تقریبا مشابه و یکسانی دارند و قابلیت حافظه در تمامی افراد وجود دارد. چیزی که در این میان افراد را از هم متمایز می کند و فردی را با حافظه قدرتمند و فردی را با حافظه ضعیف موجب می شود در حقیقت استراتژی های یادگیری و به خاطرسپاری مختلف است. حافظه هم به مانند سایر ارگانها و عضلات بدن نیاز به تقویت دارد. بهتر است که به حافظه هم به مانند یک عضله نگاه کنیم هر چه قدر عضله را بکار بگیریم به همان اندازه قوی تر خواهد شد. روشهای به خاطر سپاری مطالب برای افراد کاملا منحصر بفرد است. هر کس به شیوه خاصی مطالب را در ذهن خود طبقه بندی می کند و به قول دکارت یادگیری چیزی نیست جز طبقه بندی! در حقیقت ما در ابتدا بایستی سیستم یادگیری و به خاطرسپاری خود را پیدا کنیم. همانطور که می دانیم ما دارای شش حس مستقل هستیم. افراد عموما به سه دسته سمعی بصری و لمسی تقسیم بندی می شوند و متناسب با قابلیت خود اقدام به یادگیری و به خاطر سپاری مطالب می کنند. در گام اول ما باید بتوانیم حس برتر خود را شناسایی کنیم تا بدانیم که از چه طریقی و به چه روشی باید مطلب را به خاطر بسپاریم. استراتژی های یادگیری عموما به پنج دسته سمعی، لمسی، بصری، سمعی-منطقی و جنبشی تقسیم بندی می شوند. ما اگر بدانیم که با استفاده از کدام نوع استراتژی یادگیری به بهترین نحو قادر به ذخیره اطلاعات هستیم حافظه قدرتمندی خواهیم داشت.
به طور کلی ما دارای سه نوع حافظه هستیم. حافظه حسی، کوتاه مدت و بلند مدت. مغز ما در طول شبانه روز بیش از پنجاه هزار پوشه جدید در ذهن ایجاد می کند. این پوشه ها در واقع مکان حافظه حسی ما هستند و ما در فرآیند توجه به هر پدیده ای آن پوشه را ایجاد می کنیم. توجه لحظه ای به مگسی که در اطراف ما مشغول پرواز است، توجه به پرنده ای که در حیاط آواز می خواند، کولری که با صدای آرام در حال فعالیت است، مورچه ای که از قنددان بالا می رود قطره سردی که روی پای ما میلغزد، اسمی که از تلوزیون می شنویم و یا حرفهای دو فردی که در کنار ما مشغول صحبت هستند، تمامی اینها در همان لحظه وقوع وارد حافظه حسی ما می شوند و اگر ما توجه، تمرکز و دقت لازم را نداشته باشیم پس از دو ثانیه از ذهن ما پاک خواهند شد و همان تعبیر موجودات زنده ای هستند که به اقیانوس ذهن ما شیرجه می زنند. اگر ما به این اطلاعات سیل آسا توجه ننماییم به سرعت از ذهن ما پاک خواهند شد و در ضمیر ناخودآگاه مان و اعماق اقیانوس ذهنمان به سرعت گم خواهند شد. همانطور که اشاره کردیم ظرفیت حافظه حسی دو ثاینه می باشد و اگر ما توجه لازم به این اطلاعات را بدهیم مطالب وارد حافظه کوتاه مدت مان خواهد شد. مدت زمان نگهداری اطلاعات در حافظه کوتاه مدت ما ۲۴ ساعت می باشد. کار اصلی از همینجا شروع می شود. اینجاست که ما مطالب موجود در حافظه کوتاه مدت را اگر به شکل صحیح به حافظه بلند مدت منتقل نماییم خواهیم توانست مطالب را در سبدهای حافظه بلند مدت ذخیره کنیم و در موعد مقتضی از ذهن خود دانلود نماییم. همانطور که گفته شد حافظه بلند مدت نیز برای خود سبدهایی دارد که آقای سباستین لایتنر در این خصوص تحقیق طولی دراز مدت بیست ساله ای انجام داده و جعبه لایتنر را ابداع نمودند. سبدهای حافظه عبارتند از سبد سه روزه، سبد ده روزه، سبد سی روزه، سبد چهار ماهه، یکساله و… به عبارتی ما موظف هستیم اطلاعات موجود در این سبدها را در زمانهای ذکر شده به روز رسانی نموده و با مروری که انجام می دهیم در حافظه بلند مدت خود مستحکم تر نماییم.
ایلقار موذن زاده
مشاور بالینی-تحصیلی
0 دیدگاه در “فراموشی اطلاعات از حافظه”