پدر علم فراروانشناسی
دانشمندان، محققان و پژوهشگران بسیاری در زمینة فوق طبیعت و پدیدههای روحی ـ روانی، با اهداف مختلف دست به تحقیق و آزمایش زدهاند. اهدافی همچون اثبات وجود نیروهای ماوراءالطبیعه، کسب ثروت و شهرت، پیشرفت علم، ردّ قدرتهای باطنی و … برخی از این محققان به نتایج جالب توجهی نیز دست یافتهاند و نامشان در زمینة علم فراروانشناسی بهعنوان محققی تأثیرگذار مطرح است. در این میان برخی اعتقاد دارند پس از جی.بی.راین که وی را به تعبیری پدر علم فراروانشناسی مینامند، دکتر دین رادین جزو افراد برجستهایست که تحقیقات علمی بسیاری در زمینه ادراک فراحسی(ESP) انجام داده و به نتایج قابل توجهی هم دست یافته است.
دین رادین جزو معدود کسانی است که حاضر نشده از علم و تحقیقات او استفادههای ناهماهنگ شود او اجازه نداد از تحقیقات فراروانشناسی در سیا و سازمانهای اطلاعاتی آمریکا در جهت مقاصد شوم سیاسی و نظامی سوءاستفاده شود. چنانچه خود دین رادین میگوید: «هیچ گاه علاقمند نبودم از psi برای مسایل سیاسی و ارتش سوءاستفاده نمایم. متاسفانه افرادی از psi تنها برای مسایل جاسوسی و نظامی استفاده میکنند. هم اکنون و در همین لحظه، روی این کرة خاکی، عدهای در حال تحقیق و بررسی روی psi آنهم برای مقاصد سیاسی و جاسوسی هستند»…
مروری بر سوابق علمی دین رادین
مدرک لیسانس الکترونیک از دانشگاه ماساچوست
مدرک فوق لیسانس الکترونیک و دکترای روانشناسی (۱۹۷۹) از دانشگاه ایلینویز
فعالیت به مدت ۱۰ سال در بخش تحقیقات مخابرات
تحقیقاتpsi به مدت ۱۵ سال در آزمایشگاهها و دانشگاههای مختلفی از جمله دانشگاه پرینستون، دانشگاه ادینبورگ، دانشگاه نوادا، موسسه تحقیقاتی استنفورد و علوم نئوتیک کالیفرنیا
رئیس انجمن فراروانشناسی آمریکا[۲] بین سالهای ۱۹۸۸ تا ۱۹۹۳
مشاور انجمن اکتشافات علمی از سال ۱۹۸۶ تا سال ۱۹۹۴
ریاست برنامه جلسات سالانه انجمن از سال ۱۹۸۷ تاسال ۱۹۹۷
رئیس بخش تحقیقات هوشیاری (CRD)مرکز هاری رید لاس وگاس دانشگاه نوادا در سال ۱۹۹۳
مطالعات علمی در زمینة روشهای علمی تجربههای شناخته شده با عنوان پدیدههای روحی ـ روانی شامل پیش آگاهی، شفا بخشی از راه دور، تأثیرگذاری ذهن بر ماده
همکاری با جومک مونیگل در پروژه ای در زمینه مشاهده از راه دور
اجرای تستهای مختلف ESP
برنده جایزه برجسته مرکز تحقیقات راین در سال ۱۹۹۶
برنده جایزه مخصوص شایستگی از لابراتوار GTE در سال ۱۹۹۲
برنده جایزهای از لابراتوار بل در سال ۱۹۸۴
جوایز ارزندهای از دانشگاه هاروارد، پرتغال، نیویورک، لندن، سوئد، آلمان، لاسوگاس، کالیفرنیا و . . .
دین رادین در سال ۱۹۹۳ آزمایشگاه تحقیقات هوشیاری(CRL) را در دانشگاه نوادا در لاسوگاس تأسیس نمود. تمرکز اصلی این آزمایشگاه روی مطالعة پدیدههای تحت کنترل آزمایشگاه مثل شفابخشی از راه دور، روشنبینی، پیشآگاهی، سایکوکنیهسیس، مشاهده از راه دور و … است، در سال ۱۹۹۷ این آزمایشگاه کار خود را درشمال کالیفرنیا تحت عنوان مؤسسة علوم نئوتیک ادامه داد.
کتاب معروف دکتر دین رادین تحت عنوان «جهان هوشیار» در سال ۱۹۹۷ به چاپ رسید و پس از آن تاکنون ۸ بارتجدید چاپ شده و به زبانهای ترکی، چینی، فنلاندی، روسی، چک، یونانی، کرهای و فرانسوی ترجمه شده است. جالب است بدانیم که دکتر دین رادین در عرصة هنر و موسیقی نیز فعالیت داشته و به مدت ۱۰سال به صورت حرفهای ویلون مینواخته و بهمدت ۵ سال در یکی از گروههای موسیقی عضو بوده است.
گفت و شنودی با دکتر دینرادین
دکتر دین رادین جزو افراد برجستهایست که تحقیقات علمی بسیاری در زمینه ادراک فراحسی(ESP)[1] انجام داده و به نتایج قابل توجهی هم دست یافته است. آنچه از دکتر دین رادین موجود است تنها ردپایی از تحقیقات وی و نتایج ارزندة آنهاست و با اینکه تاکنون مصاحبهها، گزارشات، مقالهها و برنامههای تلویزیونی مختلفی از وی ثبت و ضبط شده است ولی او جز در زمینة فعالیت تحقیقیاش، اطلاعات بیشتری در مورد خودش ارائه نداده است.
سؤال: تعریف شما از فراروانشناسی چیست و شما چه موضوعاتی را مربوط به فراروانشناسی نمیدانید؟
جواب: فراروانشناسی دراصل یک نوع علم و مطالعه پژوهشگرانه درمورد وقایع غیرعادی خاصیست که انسانها آن را تجربه میکنند. به این تجارب، پدیدههای روحی گفته میشود. با مطالعه فراروانشناسی متوجه میشویم همه چیز آنطور که ما فکر میکنیم نیست و رابطة علت و معلولی به آن شکلی که تاکنون در تصور میآمد، نمیباشد.
بههمین دلیل به این پدیدهها، پدیدههای غیرعادی((anomalousهم گفته میشود. این پدیدهها به دودستة کلیESP و PK تقسیم میشوند. البته گروهی دستة سومی را تحت عنوان زندگی بعد از مرگ که شامل NDE، تجسم ارواح و تناسخ میشود را به این دو دسته اضافه کردهاند.
برخی به اشتباه فراروانشناسی را با موضوعاتی مثل ستارهشناسی، جادوگری، آینده بینی، مغزخوانی،اشیاء پرنده، پاگنده (Bigfoot)، پاگانیزم، خونآشامی، کیمیاگری و … اشتباه میگیرند. افرادی که در این زمینهها فعالیت میکنند عموماً کار علمی روی موضوعات انجام میدهند. برخلاف تصور عموم، فراروانشناسی به مفهوم توجه و مطالعه روی هر موضوع عجیب و غریب و نامأنوس نمیشود و در اصل فراروانشناسی مفهومی عمیقتر از آنچه در ذهن داریم، دارد.
س: فراروانشناسان روی چه موضوعاتی تحقیق و بررسی میکنند؟
ج: به عقیده بسیاری از فراروانشناسان، جذابترین بخش فراروانشناسی عبور از سد فضا و زمان است و رسیدن به مرزهای ناشناختگی. آنها در آزمایشات خود متوجه رابطة ذهن و ماده میشوند. شاید بتوان کار اصلی فراروانشناسان را تحقیق روی مقولههای اصلی فراروانشناسی به شرح ذیل بیان کرد: مقولة اصلی، مقولة قابلیتهای فراروانی(psi) وسایکیکها هستند که خود شامل دستهبندیهاییست.ESP (بهمعنای ادراک فراحسی): این اصطلاح شامل پدیدههایی همچون تلهپاتی، روشن بینی و پیشآگاهیست. pk (بهمعنای روانجنبشی) یا سایکوکینهسیس: این اصطلاح شامل تأثیرگذاری ذهنی براجسام فیزیکی و تأثیرگذاری ذهنی بر سیستمهای زنده (Bio-pk) میشود. انواع دیگری هم از پدیدههای فراروانشناسی وجود دارد که شامل تجارب نزدیک به مرگ(NDE) بهمعنای تجارب افرادیست که برای مدت زمان کوتاهی مرگ (و آنچه که در آن مدت زمان برای او اتقاق میافتد) را تجربه میکنند، تجربه خروج از بدن (OBE)، زندگی دوباره، پولترگایست (سطح بالاتر و وسیعتری از PK که مربوط به ارواح است) شامل میشود و همچنین Haunting که شامل صداها و حرکات اشیاء و تجارب تکرارشونده در مناطق خاص میگردد.
شاید به ظاهرکلیه این مقولهها بهنوعی شبیه بههم باشند ولی باید گفت از دیدگاه علمی هر کدام مقولهای جداگانه هستند و بصورت جداگانه هم مورد بررسی قرار میگیرند.
س: چرا موضوع فراروانشناسی اینقدر جذابیت دارد؟
ج: فراروانشناسی برای بسیاری جذاب است زیرا زمانی که به تحقیقات آن مشغولند متوجه میشوند که دانش علمی ما نسبت به طبیعت جهان بسیار ناقص است و تواناییها و پتانسیلهای بالقوه بشر بسیار وسیع. از طرفی حین تحقیقات این حقیقت خود را نشان میدهد که تصورات غلطی همچون جدایی ذهن و جسم مفهومی ندارد و اشتباه محض است. و از سویی تصوراتی که در مورد عباراتی مثل «معجزه» بکار برده میشود گاهاً اشتباه است.
مقوله فراروانشناسی برای افراد مختلف در طیفهای مختلف جذابیتهای متفاوتی دارد.
فیزیکدانها به فراروانشناسی علاقمندند چون میبینند آنچه که علم درمورد فضا ـ زمان ارائه داده و یا در مورد انتقال انرژی و اطلاعات اظهار داشته ناقص و بعضاً نادرست است. بیولوژیستها به فراروانشناسی علاقه دارند چون در طبیعت روشهای حسی متفاوتی را مشاهده میکنند، گویی حضور دیگری هم وجود دارد. به همین ترتیب روانشناسان، ارتباط جدیدی از ذهن و حافظه را در فراروانشناسی مشاهده میکنند و فیلسوفها هم با مسایل تازهای از جمله نقش ذهن در جهان فیزیک و طبیعت فاعل و مفعولی مواجه میشوند.
عامه مردم هم به فراخور سطح دانش و اطلاعات خود جدابیتهای متفاوتی در فراروانشناسی میبینند.
س: آزمایشات اصلی و مهم در زمینه فراروانشناسی چه آزمایشاتی هستند؟
ج: یکی از معروفترین آزمایشات ESP که اولین بار دکتر جی.بی.راین و همکارانش در دهة ۱۹۳۰ تا دهة ۱۹۶۰ کار وسیعی روی آن انجام دادند، آزمایش معروف کارتهای قرمز است. این کارتها شامل ۵ کارت با تصاویر دایره، خطوط موجدار، ستاره، ضربدر و مربع میباشد. هدف در این آزمایش حدس زدن درست کارتها توسط شخص شرکتکننده است. البته درحال حاضر این آزمایش بهندرت توسط متخصصان حرفهای مورد استفاده قرار میگیرد. شاید بتوان گفت امروزه معروفترین و اصلیترین آزمایشات فعلی فراروانشناسی در ۴ مقوله کلی قرار میگیرند: آزمایشات تأثیرگذاری با استفاده از دستگاههای مولد اعداد تصادفی (REG)، مشاهده از راه دور.
س: اگر بخواهید نتایج آزمایشات خود رادر یک جمله بیان کنید ، چه می گویید ؟
ج: نتایج تحقیقات نشان میدهد که مکانیزم ناشناختة ذهن انسان توانمندیهای بسیار بالایی دارد. بهطور مثال میتواند اطلاعات را منتقل کند، جزئیاتی در مورد مناظر بصری در هر جایی از کرة زمین را در اختیار قرار دهد، میتواند وقایعی از آینده را پیشگویی نماید، و دیگر اینکه قادر است مستقیماً روی اشیای فیزیکی تأثیر بگذارد و آنها را به حرکت درآورد، هر چند این تأثیرگذاری خیلی کم باشد و. . .
س: با این که تاکنون آزمایشات بسیاری در حوزه فراروانشناسی انجام شده، چرا هنوز تناقضات و تردیدهایی در این زمینه مشاهده میشود؟
ج: شاید یکی از دلایل این قضیه رسانههای گروهی باشند که موضوعیت اصلی فراروانشناسی را بهگمراهی میکشانند و گاهی این قضیة علمی را با داستانسرایی و قصهها یکسان میپندارند. همین مسئله موجب نوعی سردرگمی در مردم میشود و مسایل تحقیقات علمی را جدی نمیگیرند. البته باید گفت فهم و درک واقعیت اصلی فراروانشناسی هم کار سادهای نیست و افراد عامی که با مسایل آماری آشنایی چندانی ندارند، نمیتوانند بهراحتی به نتایج حاصل شده اعتماد کنند. بههمین دلیل چنین افرادی وارد بحثهای حاشیهای میشوند و چشم به رسانههای گروهی میدوزند تا ببینند رسانهها چه مطلبی به آنها ارائه میدهند.
دلیل دوم این است که تنها نشریههای تخصصی روی این مطالب کار میکنند و بسیاری از شواهد و نتایج آزمایشات بهصورت خیلی جزئی در جامعه منعکس میشود. حتی گاهی اوقات اکثر افراد درجریان آزمایشات علمی قرار نمیگیرند و از آنها بیاطلاع میمانند.
دلیل سوم این است که اکثر قریب به اتفاق مردم از پذیرفتن مسایل مربوط به psi درنوعی نگرانی و ترس بهسر میبرند و شاید اگر چیزی هم در این زمینه بشنوند، نادیده بگیرند. دلایل این مسئله هم واضح است: عدهای مسایل فراروانشناسی را با نیروهای جادویی و جادو و جادوگری مرتبط میدانند. برخی میترسند با توجه به این مسایل از مرزهای زندگی عادی خود خارج شوند. برخی دیگر از این ترس دارند افرادی ذهنشان را بخوانند و از اسرارشان مطلع شوند. بعضیها هم از این نگرانند اگر به این مسایل توجه کنند مورد تمسخر سایرین قرارگیرند و مردم آنها را دیوانه بپندارند و بعضیهای دیگر این مسایل را خرافات میدانند وحتی گاهی خطرناک. گاهی عدهای میترسند که در زندگیشان مسایل عجیب و غریب رخ دهد و تعادل زندگیشان برهم بخورد و گاه عدهای دیگر از این ترس دارند که به بیماریهای ذهنی و روانی دچار شوند. گاهی هم بهدلیل اینکه با توجه به مسایل فراروانشناسی، مجبور میشوند برخی عادات غلط و نادرست و اعتقادات ریشهدار نادرست خود را تغییر دهند، درمقابل چنین تغییری واکنش نشان میدهند و بهطورکلی آن را رد میکنند.
اعتقادات، باورها و اندیشههای نادرست و خرافی و موهوم موجب شده در اکثر جوامع مسایل فراروانشناسی در جایگاه درست خود قرار نداشته باشد. بههرحال این آزمایشات و تحقیقات در جریان است و همچنان جدیتر از قبل به کار خود ادامه میدهد.
س: آیا شما یک سایکیک هستید؟ آیا خودتان هم تواناییهایESP دارید؟
ج: در این مدت زمان طولانی که به کار تحقیق در زمینه psi مشغول بودم بدین نتیجه رسیدم که هر شخصی تا حدی تواناییهای psi دارد. منحنی آن همانند منحنی زنگولهایست. از نظر آماری هر کسی در نقطهای از این منحنی قرار گرفته است. خود من هم در یک سری آزمایشات شرکت کرده و تواناییهایم را مورد سنجش قرار دادهام.
س: آیا تا کنون تجربة عمیق و خاصی در زمینة ماوراءالطبیعه داشتهاید؟
ج: راستش به یاد نمیآورم. فکر نمیکنم تاکنون تجربهای خاص و عمیقی داشتهام که زندگیم را به یکباره تغییر داده و یا مرا عمیقاً به فکر فروبرده باشد.
س: این تحقیقات چه تأثیری در بینش و نحوة تفکرتان نسبت به زندگی، هوشیاری و حقیقت و . . . ایجاد نموده است؟
ج: پاسخ دادن به این سئوال کمی مشکل به نظر می رسد. تقریباً بیشتر زندگیام را در این مسیر گذراندهام و شاید تاکنون موضوعی بیش ازpsi ذهنم را به خود مشغول نکرده تا بتوانم آنرا با تحقیقات فوقطبیعت مقایسه کنم. تا کنون هیچ موضوعی اینقدر برایم جذاب نبوده است. در آزمایشگاه بل و در میان همکارانم از همه بیشتر به این موضوعات علاقمند بودم و شاید بههمین دلیل کل مسیر زندگیم و فعالیتهایم را در همین زمینه گذاشتهام.
0 دیدگاه در “پدر علم فراروانشناسی”